زی

شاید...

شاید ...

زمانی...

کسی...

از دری...

با صدایی...

غریبه ی آشنایی...

.

.

.

شاید...

+نوشته شده در شنبه 17 / 5 / 1391برچسب:,ساعت13:35توسط گذری در یاد |
...

همیشه دیر می رسی

همین که می رسی تمام می شود

تمام حرف های من، 

همین دو خط ترانه است

کمی نگاه کن...

چگونه زندگی تمام می شود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

+نوشته شده در پنج شنبه 5 / 5 / 1391برچسب:,ساعت10:0توسط گذری در یاد |
قایقی خواهم ساخت...

قایقی خواهم ساخت

آب نیست

فقط برای دل خودم

شاید هم فراموش کرده ام باید ایوب باشم نه نوح!

+نوشته شده در چهار شنبه 2 / 5 / 1391برچسب:,ساعت14:46توسط گذری در یاد |